حمیدرضا منصورزاده
موسس انجمن ادبی طاقدیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمیرم
صاحب امتیاز اسبق نشریه سایه روشن دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمیرم
موسس و دبیر انجمن ادبی طاقدیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمیرم
من از شاعر شدن آموختم این درس را هر بار
که درد شاعر بیچاره را پائیز میفهمد
شکست حَصر را، مشروطه خواه بیپناهی که
گریبانگیر او قاجار در تبریز میفهمد
فقط درد اسیری را که با دشنام گردیده
گرفتار میان لشکر چنگیز میفهمد
غم نامهربانی را، غم بیهمزبانی را
مترسکهای مانده بر سر جالیز میفهمد
بیا و ناز کمتر کن، که این سرگشته حالی را
هر آنکس از غم دلبر شده لبریز میفهمد
****
قلب من ریشه دواندست به تقدیر، نرو
بعد تو خشک ترین مزرعه اینجاست، بمان
موی را در ره عشق تو سپیدش کردم
گرچه پیر است ولی مانده به عشق تو جوان
رفتی و من چه کنم با در و دیوار اتاق
رفتی و میشنوم از دل خود زخم زبان
آمدم صید کنم آه که خود صید شدم
با همان چشم و لب و زلف و دو ابروی کمان
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.