رُگا
۵۰,۰۰۰تومان
بهاره کیانیقلعهسردی
چاپ اول / 1400
بیشتر اشعار این کتاب حال و هوای عاشقانه دارند. زبان ساده نویسنده، تاثیرگذاری این اثر را بیشتر کرده است. مضامین اشعار این کتاب تجربه ای است که شاعر آن را زیسته است و در بستری از واژگان آن را با دیگران به اشتراک می گذارد. بسـتری که شـاعر می تواند در خلال آن عاطفه انسـانی و اندیشـههای اجتماعـی خـود را بـا مخاطـب در میـان بگـذارد. از این روست که می توان گفت در اشعار این کتاب، عشق متجلی میشود و رنگ احساسات در آن دیده میشود
نمونهای از سرودههای شاعر را میخوانیم:
**
هرگز شده در باورِ خود گُم شده باشی
یا سوژهی حَرّافیِ مَردم شده باشی
آئینهی غمدارِ کسی باشی و هر شب
در حسرتِ یک لحظه تبسم شده باشی
تاراجِ غمی زخمه زده بر دل و جانت؟
فرقی نکند دلبرِ چَندُم شده باشی
آیا شده از غصه دلت خون شده باشد
با خاطره درگیرِ توَهُم شده باشی
دستی نرسد… دست تو را عشق نگیرد!
چون خوشهی نورستهی گَندم شده باشی
دل خستهتر از قلب تَرَک خورده چه بوده؟
پیش آمده محتاجِ تَرحُم شده باشی؟
**
بعد من دل به رقیبم بده، بدجور برقص
کِلْ بزن هلهله کن با دف و سنتور برقص
شیشهی قلب مرا با دل سنگت بشکن
پای کوبان به طوافش بُت مغرور برقص
دست بر حادثهای نو بزن و عاشق شو
در عزای دل من با دل مسرور برقص
چشم وا کن که ببینی چه کشیدم از تو
بیخود از خود بشو و یکسره پرشور برقص
بگذر از مستیو ازچشم حسودانت ماه
مثل ماهی، وسط برکهی پُر نور برقص
آینه دست بگیر و به تکاپوی خیال
بده برپا، وسطِ شهرِ پُر از کور برقص
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.